جستجو برای:
  • خانه
  • فروشگاه
  • سخنرانی ها
  • کلیپ های بصیرتی
  • مستند
  • کتاب ها
  • مقالات و یادداشت ها
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • خانه
  • فروشگاه
  • سخنرانی ها
  • کلیپ های بصیرتی
  • مستند
  • کتاب ها
  • مقالات و یادداشت ها
0

ورود و ثبت نام

مطالب بصیرتی

/ کتاب ها/ رمان عقب مانده، ماجرای تحول یک دختر آمریکایی لاکچری! اثر مهدی گلشنی

رمان عقب مانده، ماجرای تحول یک دختر آمریکایی لاکچری! اثر مهدی گلشنی

فروردین 8, 1403
ارسال شده توسط mg7
کتاب ها
757 بازدید
رمان عقب مانده، ماجرای تحول یک دختر آمریکایی لاکچری! اثر مهدی گلشنی

رمان عقب مانده منتشر شد! سرگذشت دختر آمریکایی ثروتمند به نام آنجل جکسون از زبان خودش را مطالعه کنید.

 

بخشی از این رمان :

من تنها فرزند خانواده جکسون هستم و از کودکی طوری بزرگ شده ام که هر چیزی که می‌خواستم برایم فراهم بوده است. ماشینم پورش است و پدرم بعضا چندین هزار دلار در ماه به من پول توجیبی می دهد خلاصه اینکه توی زندگی ام هیچ مشکلی نداشته ام و روی پر قو بزرگ شده ام!!! به همین دلیل گمان می‌کنم که خیلی ها دوست دارند جای من باشند و البته می‌دانید که قطعا چنین دختری کمی سرکش، خودشیفته و از همه مهمتر نازک نارنجی هم بار می‌آید که به نظرم امری طبیعی است و همچنین درمورد باورهایم باید بگویم که طبیعتا اعتقادات یک دختر بیشتر شبیه پدرش می‌شود تا مادرش! بالاخره دخترها بابایی هستند دیگر!

متاسفانه بطورناخواسته اعتقادات پدرم خیلی برروی من تاثیر گذاشته بود و همین مسئله در ارتباط با الکس بسیار خودنمایی می‌کرد به مانند پدرم من هم به این باور رسیده بودم که اصلا وجود دین در دنیا یک مسئله دست و پا گیر است که نتیجه ای جز عقب ماندگی برای انسان ندارد و اگر نباشد انسان آزادی بیشتری برای پیشرفت و توسعه دارد.

برای حذف دین از زندگی ام مدام با خودم کلنجار می‌رفتم و یکی از توجیهاتم این بود که الان خیلی از کشورهای توسعه یافته با دین خداحافظی کرده اند و اگر هم هست یه جورایی فقط ظاهر نمایی و عوام فریبی هست. مگر این همه دانشمند و دکتر و مهندس نمی دانند که دین چیست! پس چرا از آن فاصله می‌گیرند. مثلا همین آلبرت انیشتین نابغه یا برتراند راسل ریاضی دان یا حتی استیو هاوکینگ معروف که آنقدر هم در تاریخ ماندگار شده اند اصلا خدا را قبول نداشته اند چه برسد به دین!

درواقع آن زمان اعتقاد داشتم که دین فقط یک عامل اضافی برای ثبت در شناسنامه بود و فایده دیگری نداشت. این فقط نظر من نبود! می‌توانید یک نگاهی به سران همین آمریکا خودمان بیاندازید تا متوجه شوید که منظورم چیست! آنها فقط روی کاغذ مسیحی هستند. دلیلش هم این است که دهن کشیش ها را باز نکنند. فقط کافیه کمی به قوانینی که وضع می‌کنند دقت کنید تا متوجه حرف من شوید. برای مثال در کجایه مسیحیت نوشته شده که همجنس بازی مشکلی ندارد و مشروع است! چه برسد به اینکه قانونی هم باشد.

هیچ نظری درباره موضوع همجنس بازی نداشتم اما باورم این بود که وجود چنین پدیده مزخرفی برخلاف فطرت و انسانیت هست، به همین دلیل حالم از همجنس بازان به هم می خورد اما در مقابل اعتقاد داشتم که خیلی از قوانین وضع شده به گسترش هر چه بیشتر آزادی در آمریکا و دنیا کمک می‌کند که از جمله آنها می‌توانم به قانون سن رضایت یا Age of Consent اشاره کنم که بیانگر این است که یک دختر آمریکایی می‌تواند بطور قانونی از سنین 16 تا 18 سالگی به بعد با هر کس که دلش بخواهد روابط آزادانه برقرار کند طوری که خانواده­ها هم نمی­توانند از انجام این امر جلوگیری کنند و درصورت هرگونه ممانعت با مجازات قانونی مواجه خواهند شد.

با دلگرمی به همین قانون من ارتباطم را با الکس که 5 سال از من بزرگتر بود ادامه دادم و هنوز دوماهی از استقرار من در فینیکس نگذشته بود که تصمیم گرفتیم زندگی را زیر یک سقف بدون هیچ چارچوب خاصی شروع کنیم. یک روز پس از اینکه از دانشگاه به خانه باز می‌گشتم متوجه حضور او در جلوی یک کلوپ شبانه معروف در یکی از خیابان های اصلی شهر شدم. با او تماس گرفتم اما او جواب من را نداد. بهش پیام دادم که عزیزم کجایی؟ جواب داد که من سرکار هستم و شب دیر به خانه میام. کنجکاو شدم که تعقیبش کنم اما حسی به من می‌گفت که دختر آنقدر بدبین نباش! حتما قرار کاری اش در جلوی آن کلوپ شبانه هماهنگ شده است.

تا پاسی از شب بیدار ماندم اما الکس به خانه نیامد و صبح که برای رفتن به دانشگاه آماده می‌شدم دیدم که یک نفر در خانه را باز کرد و آنقدر بی حال بود که مدام می‌افتاد و بلند می شد طوری که در همان گوشه خانه از شدت بی حالی خوابش گرفت. من هم خیلی آرام از خانه خارج شدم که او متوجه حضور من نگردد.

مانده بودم که چکار کنم! انگار می‌دانستم دارد چه بلایی سرم می‌آید اما خودم را به نفهمی می‌زدم چون نه راه پس داشتم و نه راه پیش!

فردای آن روز تصمیم گرفتم که الکس را تعقیب کنم. او به یک کلوپ شبانه رفت و هنگام پیاده شدن از خودرو اش چندین دختر به استقبال او رفتند و او را به داخل کلوپ شبانه بردند. با مشاهده این صحنه سقف آرزوهایم خراب شد و آب سردی برروی احساسات و عواطف دخترانه ام ریخته شد که در این چند سال با الکس همه آنها را از دست داده بودم. تازه متوجه حرف های مادرم شدم اما چه فایده!

چند ماهی از این قضیه گذشت و رابطه من با الکس تیره و تیره تر می‌شد و الکس روز به روز لاابالی و پاتیل تر از روز قبل به خانه باز می‌گشت! کار به آنجا رسیده بود که آنقدر حالش بد می شد که در خیابان از هوش می رفت تا آنجا که بعضی اوقات مجبور می‌شدم او را با حالی مست و زار از کلوب‌های شبانه دنبال خود بکشانم و به خانه بیاورم. به هر بدبختی که شده تلاش می‌کردم که او را از این دنیای رقت‌انگیز نجات دهم اما انگار فایده ای نداشت و الکس انقدر به این لجن و نکبتی خو گرفته بود که دیگر از آن کنده نمی‌شد. او به مواد مخدر هم اعتیاد پیدا کرده بود.

طاقتم طاق شده بود، از این زندگی نکبت‌بار خسته شده بودم و تصمیم گرفتم که از آن خانه لعنتی نقل مکان کنم و برای همیشه الکس را به فراموشی بسپارم. او اصلا مرا دوست نداشت و من بازیچه شهوات او بودم.

واقعا که لعنت به این قانون مزخرف که اگر این قانون لعنتی نبود شاید هرگز با چنین شرایطی مواجه نمی‌شدم و آنقدر آزادانه و خودسرانه دنبال اهداف شیطانی خودم نمی‌رفتم. این قانون تمام زندگی من و خیلی از دختران این سرزمین را نابود کرده است و هیچکس هم جلویش را نمی‌گیرد. می‌دانید چرا؟

چون وجود این قانون به درآمد زایی هرچه بیشتر دولت آمریکا کمک می‌کند. آنها از یک سو برای دختران آزادی بی قید و شرط تعریف کرده‌اند و از سوی دیگر فضایی را تولید کرده اند که آنها را به سمت فحشا بکشانند. درواقع این عملیات از طریق بنگاه های تولید کننده فیلم های پورن صورت می‌گیرد که بدون هیچ منع قانونی دختران نوجوان را با وعده های شهرت و ثروت فریب می‌دهند و از آنها به عنوان سلبریتی­های پورن استفاده ابزاری می­کنند تا از این طریق مشتریان بیشتری داشته باشند و بدبختانه اینکه خانواده­های آنها هم نمی‌توانند جلوی آنها را بگیرند و بعضی از آنها زمانی متوجه فاجعه می‌شوند که دیگر کار از کار گذشته است و دیگر به عنوان یک انسان معمولی نمی­توانند به زندگی عادی خود ادامه دهند؛ چراکه آنها به عنوان یک ابزار جنسی در جامعه به حساب می­آیند و تقریبا پاک شدن حافظه اذهان عمومی با وجود تکنولوژی امری محال است.

می‌دانید چرا من با چنین قانونی موافق بودم؟

چون از دوران کودکی به طرق مختلف از جمله فیلم ها، سریال ها، مجلات، روزنامه ها و کتاب ها به ما القا شده است که یک دختر خوب دختری است که خودش را از تمام قید و بندها رها کند و در یک جمله دختری باشد که هرکاری که دلش می‌خواهد انجام دهد تا دوست داران با بهتر بگویم مشتریان بیشتری داشته باشد البته که هستند خانواده هایی که نمی‌خواهند فرزندانشان در چنین فضایی رشد پیدا کنند اما متاسفانه نمی‌توانند آنطور که باید و شاید از این امر جلوگیری کنند.

متاسفانه باید بگویم که همین تفکرات شیطانی باعث شده است که بیشتر دختران آمریکایی روز به روز از انسانیت، دین و فطرت فاصله بگیرند و در نهایت هویت زنانه خودشان را از دست بدهند و تصور می‌کنم که آخر عاقبت دختران ما هم مثل دختران اروپایی شود!  البته می‌دانم که خیلی ها نمی‌خواهند پذیرای زشتی­های اروپا باشند؛ چراکه باورکردنش خیلی سخت است! اما متاسفانه باید بگویم که آن تمدن زیبایی که غرب و فیمینیست ها برای ارتقا شخصیت زن در جامعه تعریف کرده اند امروزه به آنجا رسیده است که از دختران به عنوان عروسک ها و ربات هایی استفاده می‌شود که برپشت ویترین مغازه ها قرار بگیرند تا یک مشتری آنها را برای رابطه جنسی انتخاب کند. در آخر هم با صورتی کبود و بدنی پر از درد مثل یک آشغال دور ریخته شوند.

براستی که این است دنیای زیبای دختران غربی! چه تمدن زیبایی!

رمان عقب مانده، ماجرای تحول یک دختر آمریکایی لاکچری! اثر مهدی گلشنی

 

برای تهیه نسخه الکترونیکی این رمان می توانید به سایت و اپلیکیشن طاقچه به آدرس زیر مراجعه کنید.

خرید نسخه الکترونیکی رمان

اشتراک گذاری:
برچسب ها: پرفروش ترین کتاب های نوجواناندانلود کتاب برای نوجوانان pdfرمان دخترانهرمان دخترانه ۱۵ سالهرمان دخترانه برای نوجوانانرمان دخترانه جذابرمان عاشقانهرمان عقب ماندهرمان مذهبیرمان مذهبی خیلی قشنگکتاب برای نوجوانان دختر ۱۵ سالهکتاب برای نوجوانان دختر pdfکتاب های مهدی گلشنی
در تلگرام
کانال ما را دنبال کنید!
در اینستاگرام
ما را دنبال کنید!
در یوتوب
ما را دنبال کنید!
Created by potrace 1.14, written by Peter Selinger 2001-2017
در آپارات
ما را دنبال کنید!

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

کتاب امام دوازدهم، کابوس صهیونیسم جهانی اثر مهدی گلشنی

کتاب امام دوازدهم، کابوس صهیونیسم جهانی اثر مهدی گلشنی

کتاب انقلاب اسلامی، امام دوازدهم و دجال آخرالزمان اثر مهدی گلشنی

کتاب انقلاب اسلامی، امام دوازدهم و دجال آخرالزمان اثر مهدی گلشنی

قدیمی تر کتاب انقلاب اسلامی، امام دوازدهم و دجال آخرالزمان اثر مهدی گلشنی
جدیدتر سخنرانی مهدی گلشنی جنگ نرم با موضوع توطئه غرب علیه امام زمان (عج)

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

  • سخنرانی ها
  • کتاب ها
  • مستند
  • مطالب بصیرتی
  • مقالات و یادداشت ها

آخرین مطالب

  • Why John F Kennedy Was Killed?
  • اسناد جلسه نمایندگان مجلس آمریکا درباره امام زمان (عج)
    اسناد جلسه نمایندگان مجلس آمریکا درباره امام زمان (عج)
  • مستند ایران سنکشن ماجرای واقعی تحریم ایران 2025
    مستند ایران سنکشن ماجرای واقعی تحریم ایران 2025
  • اعتقادات نماینده های مجلس آمریکا در خصوص ظهور منجی و اسرائیل!!
    اعتقادات نماینده های مجلس آمریکا در خصوص ظهور منجی و اسرائیل!!
  • دلیل تحریم ایران مسئله ظهور و امام دوازدهم (عج) است
    دلیل تحریم ایران مسئله ظهور و امام دوازدهم (عج) است

آخرین دیدگاه‌ها

  1. mg7 در من جفری اپستین، حامی حقوق زنان و قاچاقچی دختران 14 تا 18 ساله هستم
  2. mg7 در بصیرشو! اسرائیل, عامل اصلی ترور جان اف کندی!
  3. حامد در بصیرشو! اسرائیل, عامل اصلی ترور جان اف کندی!
  4. mg7 در کتاب امام دوازدهم، کابوس صهیونیسم جهانی اثر مهدی گلشنی
  5. مرتضی آرامی در کتاب امام دوازدهم، کابوس صهیونیسم جهانی اثر مهدی گلشنی
© 2025 . تمامی حقوق محفوظ است

ورود

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

هنوز عضو نشده اید؟ عضویت در سایت